English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7221 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
external reference U ارجاع خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
referral U ارجاع
referrals U ارجاع
cell reference U ارجاع سل
references U ارجاع
reference U ارجاع
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
cross-reference U ارجاع متقابل
call by reference U فراخوانی با ارجاع
cross-references U ارجاع متقابل
relative cell reference U ارجاع سل رابطهای
duty assignment U ارجاع شغل
cross reference U ارجاع متقابل
self reference U خود ارجاع
circular reference U ارجاع چرخشی
backward reference U ارجاع به عقب
dereference U پس ارجاع کردن
mixed cell refernce U ارجاع سل ترکیبی
relegating U ارجاع کردن
global reference U ارجاع سراسری
relegates U ارجاع کردن
relegated U ارجاع کردن
relegate U ارجاع کردن
forward reference U ارجاع به جلو
reference U ارجاع امر به داوری
recommitment U ارجاع بکمیسیون پارلمانی
cross reference table U جدول ارجاع متقابل
references U ارجاع امر به داوری
arbitrates U به داوری ارجاع کردن
arbitrated U به داوری ارجاع کردن
arbitrate U به داوری ارجاع کردن
arbitrating U به داوری ارجاع کردن
recommittal U ارجاع بکمیسیون پارلمانی
recommit U دوباره به کیمسیون ارجاع کردن
submission U موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
open system interconnection reference U مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
cross-reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecast U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross-references U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecasting U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecasts U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
references U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
linkage U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkages U ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
reference U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
procedendo U حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی
explicit address U آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
referees U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
assigns U ارجاع کردن تعیین کردن
assigning U ارجاع کردن تعیین کردن
assigned U ارجاع کردن تعیین کردن
assign U ارجاع کردن تعیین کردن
exosphere U خارجی
exoteric U خارجی
extraneous U خارجی
alien U خارجی
externals U خارجی
extern U خارجی
exotic U خارجی
international line U خط خارجی
exterior U خارجی
exteriors U خارجی
outer U خارجی
foreign U خارجی
outboard U خارجی
outward U خارجی
gringo U خارجی
gringos U خارجی
abextra U خارجی
oversea U خارجی
outsider U خارجی
extra U خارجی
exogenous U خارجی
extras U خارجی
extra- U خارجی
peripheral U خارجی
outside U خارجی
outsides U خارجی
outsiders U خارجی
external U خارجی
aliens U خارجی
externalization U خارجی کردن
external storage U حافظه خارجی
externalities U اثرات خارجی
foreign particle U جسم خارجی
landfall U بویه خارجی
extrinsic U بیرونی خارجی
concrete object U عین خارجی
exteroceptive U محرک خارجی
landfalls U بویه خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
impurity U اتم خارجی
external delay U تاخیر خارجی
foreign exchange U تعویض خارجی
external store U انباره خارجی
foreign exchange U پول خارجی
external label U برچسب خارجی
ectoparasite U انگل خارجی
imbody U صورت خارجی
external transaction U معاملات خارجی
foreign exchange U ارز خارجی
external thread U دنده خارجی
external interrupt U وقفه خارجی
external memory U حافظه خارجی
external menory U حافظه خارجی
external symbol U علامت خارجی
external force U نیروی خارجی
external variable U متغیر خارجی
external operation U عملیات خارجی
external cost U هزینه خارجی
foreign trade U تجارت خارجی
foreign law U حقوق خارجی
external load U بار خارجی
angle of emergence U زاویه خارجی
arris U زاویه خارجی
exterior varnish U لاک خارجی
external sort U جورکردن خارجی
exterior ballistics U بالیستیک خارجی
foreign aid U کمک خارجی
external security U امنیت خارجی
exosphere U قسمت خارجی جو
externalities U پی امدهای خارجی
foreign bill U برات خارجی
foreign currencies U پولهای خارجی
foreign deposit U سپرده خارجی
exterior varnish U جلای خارجی
external reference U مرجع خارجی
external armature U ارمیچر خارجی
alien enemy U دشمن خارجی
foreign trade U بازرگانی خارجی
foreign reserves U ذخائر خارجی
extrinsic factor U عامل خارجی
acrotic U بیرونی خارجی
actine U قسمت خارجی
foreign policy U سیاست خارجی
external control U کنترل خارجی
external storage U انباره خارجی
external command U فرمان خارجی
foreign loan U وام خارجی
external pressure U فشار خارجی
external combustion U احتراق خارجی
external circuit U مدار خارجی
external benefits U فواید خارجی
adventitious U خارجی الحاقی
foreign currency U ارز خارجی
apophysis U منحنی خارجی
facade U نمای خارجی
facades U نمای خارجی
fanades U نمای خارجی
incarnation U صورت خارجی
incarnations U صورت خارجی
renvoi U تبعیدشخص خارجی
load U بار خارجی
loads U بار خارجی
slough U پوسته خارجی
strangest U خارجی غریبه
strange U خارجی غریبه
apothesis U منحنی خارجی
externalize U خارجی کردن
apophyge U منحنی خارجی
externalized U خارجی کردن
externalizes U خارجی کردن
externalizing U خارجی کردن
externalises U خارجی کردن
facade نمای خارجی
superior planets U سیارههای خارجی
superior conjunction U مقارنه خارجی
spillover effects U اثرات خارجی
externalised U خارجی کردن
spillover costs U هزینههای خارجی
externalising U خارجی کردن
spillover benefits U منافع خارجی
overseas trade U معاملات خارجی
overseas agent U نماینده خارجی
outwork U سنگر خارجی
outer fix U رمپ خارجی
immission U انتشار خارجی
foreign exchange U مبادله خارجی
outboard profile U نیمرخ خارجی
foreign national U ملیت خارجی
negative externalities U زیانهای خارجی
inflow of foreign funds U ورودسرمایههای خارجی
outer connection U اتصال خارجی
load curve U خم بار خارجی
outer planets U سیارات خارجی
outer wall U دیوار خارجی
outness U کیفیت خارجی
outward opening U دهانه خارجی
Recent search history Forum search
1offshoring
0انباره خارجی
0مقاومت حرارتی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com